دل نوشته شماره 1
اگر سراب دیدید بنشینید و از آن آب بنوشید !! نگذارید "سراب" به دروغش افتخار کند
خسته اونی نیست که خوابیده...اونیه که نمی تونه بخوابه
این روزها دوره دوره ی گرگهاست.مهربان باشی می پندارند دشمنی .گرگ که باشی خیالشان راحت است از خودشانی . ما تاوان گرگ نبودنمان را می دهیم
الهی به امید خودت نه بنده های بی خودت
دلتنگ کودکی ام.یادش بخیر قهر می کردیم تا قیامت.لحظه ای بعد قیامت می شد
با من مدارا کن بعدها دلت برایم تنگ خواهد شد
این روزها احساس می کنم چقدر شبیه به سکوتم ، با کوچکترین حرفی می شکنم
آدم قلبش بگیره ، ولی دلش نگیره. قلبش بگیره با دارو خوب می شه یا میمیره و راحت میشه... ولی امان از روزی که دلش بگیره
برای من هیچ حسی شبیه تو نیست کنارتو درگیر آرامشم
تو ماه را دوست داری و من ماه هاست تورا
پای یه علف هرز هر قدر هم که آب و کود بریزی واست میوه نمیاره! دقت کن برای کی و چی وقت میذاری
خدایا! دستانم را زدم زیر چانه ام ... مات و مبهوت نگاهت می کنم... طلبکار نیستم... فقط مشتاقم بدانم ته قصه چه می کنی با من ؟
واسه من کافیه این که ، تو از من خاطره داری، به یادشون که می افتی ، واسه من وقت میذاری
میازار موری که دانه کش است...
در مورد موچه ای که دانه همراهش نیست دستوری صادر نشده .می تونی بیازاریش
هر گاه انگشتی به سوی کسی اشاره بری به دستت خوب بنگر سه انگشت خودت در آن لحظه سمت تو اشاره می کند
این روزها پرم از لحظه هایی که دوستشون ندارم
معذرت خواهی همیشه به این معنا نیست که تو اشتباه کردی و حق با یکی دیگه ست...
معذرت خواهی یعنی اونی رابطه بیشتر از غرورت برات ارزش داره
میگن با هر کی دوست بشی شکل و فرم اونو میگیری ... فکرش رو بکن با خدا دوست بشی
هیچوقت نگو رسیدم به ته خط... یاد بیار معلم کلاس اولت گفت : نقطه سر خط
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و هفتم آبان ۱۳۹۴ ساعت 9:7 توسط مهندس جعفری
|
هر کسی یک متنی خوشش میاد یا یک شعری رو دوست داره توی وبلاگ توی قسمت نظر بنویسه پس از خوانده شدن و مورد تایید قرار گرفتن جز بدنه اصلی وبلاگ خواهد بود.