و من دلتنگ دلتنگم برای لحظه نابی که باشم مست آغوشت همه غمهای دنیا را کنم یکجا فراموشت چو باران بر دل صحرا بشویم قید و بندت را دو دست خود چو شاخی تاک بیاویزم بر آن قد و روم تا اوج خواهش ها ....... ومن دلتنگ دیدارم ومن دلتنگ دیدارم

با تشکر از : افشین آفرین زاد