من و ما و مرداب

زمان حاصل جمع گذشته و آينده است .
بار زندگي را با رشته عمرم به گوش مي كشم هر زشتي به اندازه كافي زيباست. دلم ، از ميان رديفهاي موسيقي ، فقط شور ميزند . اوضاعم از خودم بي ريخت تر است . رودخانه بر اثر فشار آب است كه دل به دريا مي زندآدم خوش بين با چشم مصنوعي هم روزنه اميدش مي بيند
دختران قالي باف فرارسيدن بهار را به گلهاي قالي تبريك مي گویندتصوير متلاشي شده ام درآينه شكسته اشك مي ريزد
يك ليوان اشك به چشمي كه تشنه گريستن است هديه كردم
آدم برفي وقتي به خورشيد نگاه مي كند اشك در چشمش حلقه مي زند غنچه ، با ديدن نخستين اشعه آفتاب ، گل از گلش شكفت حماقت نمي تواند عذر موجهي باشد ، نگذاريد ” گل ” كند امروزه روز گل را هم بزك مي كنند زندگي مثل گل است . هر روزش رنگ و بوي داردبعد از باز کردن برنامه در بالای برنامه گزینه ای با نام CONVERSION است روی آن
کلیک کنید در jetAudio جدید میتوان هم AUDIO&VIDEO را فشرده کرد که ما اینجا
گزینه audioرا کلیک می کنیم
بعد از باز شدن پنجره فایل صوتی مورد نظر را از قسمت Add Files انتخاب می کنیم
بعد از انتخاب در پایین پنجره سمت چپ در قسمت File Naming اسم فایل را انتخاب
می کنید
(به صورت پیش فرض اسم خود فایل نوشته میشود)
در زیر File Naming دو گزینه است که اولی در جایی که فایل است فایل را زخیره
می کند و دومی
وقتی انتخاب می شود کادری در زیر آن فعال میشود که میتوان فایل را در جای انتخابی
ذخیره کرد
در کنار کادر فعال شده یک فلش نیم گرد است که کار undo را انجام می دهد
و یک مربع است که با انتخاب آن کار Browse انجام میدهد
در پایین این فایلها قسمت Output Fromat است با کلیک بر روی مستطیل سفید رنگ
فرمت های مختلف پدیدار می شود که بر حسب احتیاج به فرمت میتوان انتخاب کرد که
برای فشرده کردن اینجا سومین گزینه (MP3-MPEGLayer-3 ) انتخاب می کنیم .
در کنار مستطیل سفید گزینه ای با نام Config که با انتخاب هر یک از فرمتها را انتخاب
کنیم محتوای آن تغییر می کنید .
ما برای فشرده سازی فرمت بالا را انتخاب میکنیم و گزینه Config را انتخاب میکنیم که
پنجره سه قسمتی باز می شود.
قسمت اول Channel که به صورت پیش فرض نوع صدای خروجی مانند صدای فایل
است که با کلیک بر فلش کنار کادر میتوان نوع صدا را به منو یا استریو تغییر داد
قسمت دوم Bitrate که دو کادر دارد که یکیش خاموش یکیش فعال در اینجا ما از قسمت
Constant Bitrate که به صورت پیش فرض فعال است اگر بر روی فلش کنار کادر سفید
کلیک کنید اعدادی می بینید که معرف مقدار حجم (فشردگی) فایل است که برای
فشردگی بیشتر عدد کمتر انتخاب می کنیم .
قسمت سوم Quality که مقدار سرعت برای تبدیل فایل است که به صورت پیش فرض بر
روی High Speed است بعد از تغیرات بر روی ok کلیک میکنیم و در اخر بر روی
Start کلیک میکنیم بعد از پایان کادری باز میشود و میگوید که ایا میخواهید فایل را به
صورت البوم بگذارید یا نه اگر خواستید بر روی Yes کلیک کنید و اگر نخواستید بر
روی No کلیک کنید
همه عمر بر ندارم سر از اين خمار مستي
تو چو روي باز كردي در ماجرا ببستي
نظري به دوستان كن كه هزاران بار از آن به
كه تحيتي نويسي و هديتي فرستي
كه چو قبله ايت باشد به از آن كه خود پرستي
با تشکر از: نسترن nastaran136034 @ yahoo.com
پادشاهی عالمی ربانی را گفت مرا پندی ده وموعظتی کن
که به آن رضای خلق وخالق هردوحاصل آید.
درشب دادگدایی بده تا خدا از تو راضی باشد.
لطایف الطوایف
درويشی به اشتباه فرشتگان به جهنم فرستاده ميشود
جهنميان را راهنمایی می كند .
خود شيطان تو را به بهشت باز گرداند.
دست هایم را می گشایم
اینگونه سرنوشتم را با تو قسمت می کنم
دو برگ کف نوشت که می گوید:
خواهم رفت
خواهم مرد
عاشق؛
همیشه عاشق خواهم ماند
دستهایم را بگیر....
با تشکر از : آرمان aron_om @ yahoo.com
تو را روي گلبرگ ها مي نويسم
در آغاز، در انتها مي نويسم
در آغاز دفترچه ي مشق هايم
تو را گرچه من بود؛ ما؛ مي نويسم
تو را از بين صد ها گل جدا کردم
تو سينه جشن عشقت رو به پا کردم
براي نقطه پايان تنهايم
تو تنها اسمي بودي که صدا کردم
وقتی پرنده ای را
معتاد می کنند
تا فالی از قفس بدر آرد
و اهدا نماید آن فال را به جویندگان خوشبختی
تا شاه دانه ای به هدیه بگیرد
پرواز ...
قصه ای بس ابلهانه است
از معبر قفس !
با تشکر از : نسترن
تومثل یك معجزه ي حقيقي
تو لحظه هاي بيم و نا اميدي
كه در غروب آخرين دقايق
از آسمون به داد من رسيدي
من آخرين اميد اين نگاهو
به لحظه ي اومدن تو بستم
بيا كه در نهايت صداقت
به انتظار ديدنت نشستم
با تشکر از : علی y_vafadar@yahoo.com
اتاق سرشار از تهی است
من سرشار از شادی
بدروووود گنجینه ی منفور و گم گشته ی خاطرات تلخ بدروود
پس از این راهی بر من نمی یابید
با تشکر از : علی y_vafadar @ yahoo.com
سينه مالامال درد است اي دريغا مرهمي
دل زتنهايي به جان آمد خدا را همدمي
چشم آسايش كه دارد از سپهر تيزرو
ساقيا جامي بمن ده تا بياسايم دمي
زيركي را گفتم اين احوال بين خنديد و گفت
صعب روزي بوالعجب كاري ، پريشان عالمي
سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چگل
شاه تركان فارغست از حال ما ، كو رستمي ؟
با تشکر از : علی y_vafadar@yahoo.com
من آهنگ غریب روزگارم
غمی در انتهای سینه دارم
تمام هستی ام یک قلب پاک است
که آن را زیر پایت می گذارم
شبی غمگین شبی بارانی و سرد
مرا در غربت فردا رها کرد
دلم در حسرت دیدار او ماند
مرا چشم انتظار کوچه ها کرد
به من می گفت تنهایی غریب است
ببین با غربتش با من چه ها کرد
تمام هستی ام بود و ندانست
که در قلبم چه آشوبی به پا کرد
با تشکر از : اکرم ss_hasty_aa1234 @ yahoo.com
من هر چه می کشم همه از یک نگاه توست
ای کاش کور می شدم آن لحظه نخست
نگاهت کرده ویرانم غریبه
زدی آتش به ایمانم غریبه
ببین بی تو چه سازی و چه سوزی دلم اینجا به پا کرده غریبه
تو آن رازی که در دل خاک کردی من از چشمان تو می خوانم غریبه
دلم بیمار عشقت گشته اما چه خواهد شد نمی دانم غریبه !
با تشکر از : اکرم ss_hasty_aa1234 @ yahoo.com
این وبلاگ رو برای همه بفرستید تا مشکل رووم ها حل بشه!
ليست رووم ها
|
رشت Asia Global Chat : 25 | |
|
انزلي Asia Global Chat : 26 | |
|
تهران Asia Global Chat : 1 , 2 | |
|
هشتپر Asia Global Chat : 28 | |
|
ساري Asia Global Chat : 27 | |
|
اصفهان Asia Global Chat : 10 | |
|
كرج Asia Global Chat : 40 | |
|
سنندج-كردستان Asia Global Chat : 9 | |
|
كرمان Asia Global Chat : 55 |
|
|
كرمانشاه Asia Global Chat : 56 |
|
|
اراك Asia Global Chat : 57 |
|
|
زاهدان Asia Global Chat : 65 |
|
|
شيراز Asia Global Chat : 20 | |
|
تبريز Asia Global Chat : 15 | |
|
اَردبيل Asia Global Chat : 16 | |
|
مشهد Asia Global Chat : 30 | |
|
رامسر Asia Global Chat : 47 | |
|
اهواز Asia Global Chat : 35 | |
|
زنجان Asia Global Chat : 36 | |
|
خورستان Asia Global Chat : 38 | |
|
بابل Asia Global Chat : 45 | |
|
بابلسر Asia Global Chat : 46 | |
|
همدان Asia Global Chat : 51 | |
|
يزد Asia Global Chat : 50 | |
|
قم Asia Global Chat : 58 |
|
|
مهاباد Asia Global Chat : 59 |
|
|
بوشهر Asia Global Chat : 60 |
|
|
شهركرد Asia Global Chat : 70 |
|
|
سمنان Asia Global Chat : 66 | |
|
گرگان Asia Global Chat : 67 | |
|
-------------------------------------- | |
|
-------------------------------------- | |
آهاي تو كه اين همه دوري از من
اين روزا در حال عبوري از من
آهاي تو كه فكر مي كني سوزوندي
دارو ندارمو با دوري از من
طاقت نداري ببيني مي دونم
اين همه طاقت وصبوري از من
ستاره ها مي گن پشيمون شدي
مي خواي بگي غرق نوري از من ؟
فكر نكنم بشه با صد تا دريا
اينهمه نفرتو بشوري از من !
نمي دونم واقعا بسنجي
دل ببري بازم چه جوري از من ؟
پشيموني فايده نداره ديگه
چشات بايد بارون بباره ديگه
با تشکر از : نسترن
من به بودنش نيازمند شدم
وقتي كه ديگر رفت
من به انتظار آمدنش نشستم
وقتي كه ديگر نمي توانست مرا دوست بدارد
من دوستش داشتم
وقتي كه او تمام كرد
من آغاز شدم
وچه سخت است تنها متولد شدن
مثل تنها زندگي كردن است
مثل تنها مردن
با تشکر از : علی y_vafadar @ yahoo .com
در پیش چشمان مستت بس که ساده ام
با یک نگاه ساده دل از دست داده ام
روزی که چشم های آسمانی ات مرا فریفت
پلکی به هم زده ای و من از پا فتاده ام
دگر نگو چگونه دل از دست داده ام
تقصیر عشق توست, چنین بی اراده ام
با من بگو , کجای جهان می بری مرا
می دانم که روزی به باد می دهی مرا
شکسته ام چو تار غم , چه کرده ای تو با دلم
صدای خسته مرا نمی دهی دگر جواب
دو چشم من نمی رود بدون تو دگر به خواب
تمام شعر های من به پای یک نگاه تو
گر از توام جدا کنند فنا شوم به راه تو
شاید آن روز خدا گل می ساخت
گِل ما را جدا از هم ساخت
او مرا در یک چهار گوش
و تو را در چهار گوشی دگر ساخت
بعد از آنکه بدمید روح خدا بر من و تو
صبر ۹ ماه بداد تا که تقدير نوشت ، سرنوشته من وتو
حالا بعد از گذر اين همه سال
دوریت را بگذشتم به نیکویی فال
با خود اما هزار بار در روز
با ندامت و ملامت بگویم این را !!
نکند قسمت ما چیزی به جز این باشد
یار امروز من دل داده همدم خاطره’ تلخ تو شبهام باشد
در این خزان بی کسی تو بیا و باورم کن
من نگفتم که بیا و پرپرم کن
در خزان نا امیدی تو به داد من رسیدی
پس چرا در این بهاران تو از عشق من بریدی
بی دلیل و بی تفاوت تو از عشق من گذشتی
تو بریدی و گذشتی ...
نه بریدم نه گذشتم ...
من فقط خاک ره عشق تو گشتم
کسی هرگز نپرسید نگاه تو چه خسته است
کسی هرگز ندانست غمی در دل نشسته است
نهان کردم که همچون زمستان سرد سردم
مبادا بشنود کس که من با دل چه کردم
به دست بی وفایی من این دل را سپردم
ز یادش رفتم آخر ولیکن یاد او را در این دل جای دادم
در اوج سوز وسرما میان برگریزان از این دل او جدا شد
ز درد این جدایی دلم غمگین وخسته چو سنگی بی صدا شد
به او گفتم زمانی اگر دل تنگ گردد
به من می گفت باید بمیرد دل در این درد
درون سینه این دل ز حرف او شکسته
دو چشمانم پر از اشک نگاهم سرد وخسته
به یاد آنهمه عشق که از او در دل نشسته
دلم غمگین و تنها درون خود شکسته
مثال شیشه این دل دل تو همچو سنگ است
تو با من بی وفا باش همینش هم قشنگ است
به دل من یاد دادم که ای دل مهربان باش
اگرچه بی وفایند تو ای دل با وفا باش
با تشکر از : آزیتا ssvav_sharareh1234 @ yahoo.com
شیشه دل را شکستن احتیاجش سنگ نیست
این دل عاشق با نگاهی سرد ، پرپر می شود
یاد از آن بهاران که شد خزان به پایت
شد خزان به پایت بهار باور من
سایه بان مهرت نمانده بر سر من
جز غمت ندارم به حال دل گواهی
ای که نور چشمم در این شب سیاهی
چشم من به راحت همیشه تا بیایی
باغ من بهارم بهشت من کجایی؟
جان من کجایی کجایی که بی تو دل شکسته ام
سر بزانوی غم نهادم به گوشه ایی نشسته ام
آتشم به جان و خموشم چو نای مانده از نوا
مانده با نگاهی براهی که میرود به نا کجا
ای گل آشنا بیقرارم بیا
وای از این غم جدایی وای از این غم جدایی
با تشکر از : بوی باران
به دیدن ملا نصر الدین رفت .ملا پرسید : کارو بار چطور است؟
گفت : بسیار خوب ِ هر نامه ای که می نویسم صد دینار حق التحریر می گیرم .
چون هیچ کس نمی تواند خط مرا بخواند آن نامه را دوباره می آورند و
خودم می خوانم و صد دینار دیگر می گیرم .
نصر الدین گفت :
آن صد دینار آخری نصیب من نمی شود چون خط مرا حتی خودم هم نمی توانم بخوانم !
من از جنس غروبم سکوتم مثل پاییز
نگاهم رو به فردا دلم از غصه لبریز
دلم غمگین وخسته درون خود شکسته
به امید رهایی در این زندان نشسته
من از جنس بهاران وجودم پر زخنده
ببین اینک زمستان بهارم را چه کرده
گل احساس و عشقم اسیر این زمستان
هوای چشم من هست همیشه خیس باران
وجود گرمم اینک میان این زمستان
شده همچون یخی سرد ندارد غصه پایان
درون سینه بغضی نشسته از جدایی
دلم غمگین وخسته عزیز من کجایی ؟
کجایی که ببینی برایم رنگ زرد است
همه رنگهای عالم ...
بدون بودن تو چگونه من بمانم
اسیر دست غمها میان صد خزانم
بدون دست گرمت وجودم سرد سرد است
همه غمهای دنیا در این دل خانه کرده است
بدون آإن نگاهت نگاهم بی قر ار است
زبان چیزی نگفته همیشه گنگ ولال است
ببین ای یار رفته خزان این جدایی به حال من چه ها کرد
مرا در خود شکسته میان غم رها کرد
نمی خواهم بگویم عزیز من تو برگرد
نمی خواهم بمانی میان غصه و درد
که من ترسم از آن است که تو با من بمانی
ببینم روزگاری تو هم رنگ خزانی
نه من هرگز نگویم به پیش من تو برگرد
ببینم روزگاری تو را در غصه ودرد
نکن حتی یه لحظه ز من در خاطرت یاد
که این رسم زمانست شکستن بردن از یاد...
با تشکر از : آزیتا ssvav_sharareh1234 @ yahoo.com
هر كجا هستم ، باشم ،
آسمان مال من است .
پنجره ، فكر ، هوا ، عشق ، زمين مال من است .
چه اهميت دارد
گاه اگر مي رويند
قارچ هاي غربت ؟
با تشکر از : سارا
بيا در يك شب آرام و مهتابي كمي هم صحبت يك ياس باشيم
اگر صد بارقلبي را شكستيم بيا يك بار هم بااحساس باشيم
بيا به احترام قصه عشق به قدر شبنمي مجنون بمانيم بيا
كه گاه از روي محبت كمي از درد ليلي را بکاهیم
با تشکر از : علی y_vafadar @ yahoo.com
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت سرها در گریبان است
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید نتواند
که ره تاریک و لغزان است
و گر دست محبت سوی کس یازی
به اکراه آورد دست از بغل بیرون
که سرما سخت سوزان است
با تشکر از: نسترن
کودک نجوا کرد خدایا بامن حر ف بزن.
مرغ دریایی آواز خواند ولی کودک نشنید.
باز کودک فریاد زد خدایا بامن حر ف بزن .
رعد در آسمان پیچیدولی کودک گوش نداد.
کودک نگاهی به اطراف انداخت وگفت خدایا بذار ببینمت.
ستاره ای درخشید ولی کودک توجهی نکرد.
کود ک فریاد زد خدایا به من معجزه ای نشان بده.
زندگی متولد شد اما کودک نفهمید.
کودک با ناامیدی گریست ، خدایا بامن در ارتباط باش بگذار بدانم اینجایی.
خدا پایین آمد و کودک را لمس کرد ولی کودک باز هم پروانه راندید.
با تشکر از : علی y_vafadar @ yahoo.com
بزرگي بود
و از اهالي امروز بود
و با تمام افقهاي باز نسبت داشت
و لحن آب و زمين را چه خوب مي فهميد.
صداش
به شكل حزن پريشان واقعيت بود
و پلك هاش
مسير نبض عناصر را
به ما نشان داد
و دست هاش
هواي صاف سخاوت را
ورق زد
و مهرباني را
به سمت ما كوچاند
به شكل خلوت خود بود
و عاشقانه ترين انحناي وقت خودش را
براي آينه تفسير كرد.
و او به شيوه باران پر از طراوت تكرار بود
و او به سبك درخت
ميان عافيت نور منتشر ميشد.
هميشه رشته صحبت را
به چفت آب گره مي زد.
براي ما، يك شب
سجود سبز محبت را
چنان صريح ادا كرد
كه ما به عاطفه سطح خاك دست كشيديم
و مثل لهجه يك سطل آب تازه شديم.
و بارها ديديم
كه با چقدر سبد
براي چيدن يك خوشه بشارت رفت.
ولي نشد
كه روبروي وضوح كبوتران بنشيند
و رفت تا لب هيچ
و پشت حوصله نورها دراز كشيد
و هيچ فكر نكرد
كه ما ميان پريشاني تلفظ درها
براي خوردن يك سيب
چقدر تنها مانديم.
با تشکر از : سارا
»زندگی خیلی زیباست وقتی همه جا عشق است
وقتی همه خیالشون راحته»
عشق عشق می آفریند
با تشکر از : اکرم ss_hasty_aa1234 @ yahoo.com
برو ای گدای مسکین در خانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
با تشکر از :سینا sina_metals @ yahoo.com
شمع گرپروانه راسوخت ازخودش خيري نديد
آه عاشق سخت گيرد دامن معشوق را
خيلي سخته چيزي روكه تاديشب بوديادگاري
صبح بلندشي وببيني كه ديگه دوستش نداري
خيلي سخته كه نباشه هيچ جايي براي آشتي
بي وفاشه اون كسي كه جونتوواسش گذاشتي
خيلي سخته توزمستون غم بشينه روي برفا
مي سوزونه گاهي قلب وزهرتلخ بعضي حرفا
با تشکر از : سارا
خاک در اندیشه ی باران نبود
هیچ نشانی ز بهاران نبود
بال و پر چلچله ها خسته بود
پنجره ی باغ خدا بسته بود
شب چه شبی بود! شکوه آفرین
چشم به راه تو زمان و زمین
شهر اگر تیره و تاریک بود
لحظه ی لبخند تو نزدیک بود
تا تو فرود امدی از اوج نور
روح زمین تازه شد از موج نور
از نفس گرم تو گل جان گرفت
باغ طراوت سرو سامان گرفت
سبز شد از لطف تو صحرا و دشت
قافله ی چلچه ها باز گشت
آمدی و زمزمه آغاز شد
روزنه ای روبه خدا باز شد
امدی و نوبت فردا رسید
فصل شکوفایی کلها رسید
امدی و باغ پر از خنده شد
بوی گل سرخ پراکنده شد
وقتشه صدات نلرزه
پاک کنی چشاتُ از اشک
تو که تو دفتر قلبت
واسه ی زنده و مرده
تا اگه یه روزی پژمرد
سر به صحراها نذاری ...
برای تو و خویش
چشمانی آرزو می کنم
که چراغ ها و نشانه ها را
در ظلمت مان ببیند
گوش
که صداها وشناسه ها را
در بیهوشی مان بشنود
برای تو و خویش ، روحی
که این همه را
در خود گیرد و بپذیرد
و زبانی
که در صداقت خود
ما را از خاموشی خویش
بیرون کشد
و بگذارد
از آن چیز که در بندمان کشیده است
سخن بگویم .
احمد شاملو
هر کسی چيزايی رو که شما می گين می شنوه
ولی دوستان به حرفای شما گوش می دن
اما بهترين دوستان
حرفايی رو که شما هرگز نمی گين می شنون
با تشکر از : علی y_vafadar @ yahoo.com
من در طرح نگاهت امید مبهمی دارم
نگاهت رو مگیر از من که با آن عالمی دارم
با تشکر از : ایمان vampire9727 @yahoo .com
بدسکتور
نام آشنا و نه چندان خوشایندیست که بسیاری از دارندگان هارد دیسک های ارزشمند
را تهدید می کند و بدین ترتیب افراد همیشه از ترس گرفتار شدن به آسیب های هارد و
بدسکتور ناچارا مدام از اطلاعات خود نسخه ی پشتیبان و بک آپ تهیه می کنند .
هیچ کس مایل به از دست دادن اطلاعات هارد خود و یا فرمت اجباری هارد و یا حتی
از دست دادن هارد دیسک خود نیست ! بنابراین باید چاره ای هنگام مبتلا شدن به این مشکل
وجود داشته باشد،
بهتر است بگوییم همیشه دچار شدن هارد به بدسکتور پایان عمر آن نیست!
آسیب دیده ی هارد و ترمیم آنها به صورت نرم افزاری می پردازد .
بلی آنهایی که با این نرم افزارکارکرده اند می دانند که این نرم افزار قدرتمند مانند بسیاری
از نرم افزارهای دیگر به مخفی کردن بدسکتور ها نمی پردازد بلکه کاملا برای احیا مجدد
آنها قدم بر می دارد !
برخی ویژگی های کلیدی نرم افزار HDD Regenerator :
قابلیت شناسایی بدسکتور های فیزیکی بر روی سطح هارددیسک .
قابلیت تعمییر بدسکتورهای فیزیکی بر روی سطح هارددیسک .
قابلیت سازگاری بر سیستم فایلهای هارددیسک اعم از FAT , NTFS و .... و سازگار با
هاردهای فرمت نشده و یا پارتیشن بندی نشده .
قابلیت تولید دیسک بوت برای بالا آوردن سیستم درمحیط داس وتعمیرکامل هارد درآن محیط.
قابلیت تولید سی دی بوت برای بالاآوردن سیستم درمحیط داس وتعمیرکامل هارد درآن محیط.
یه روزی با خانواده به آستارا سفر کردیم
داشتیم شام می خوردیم ساعت تقریبا 9 شب بود که صدای تیر شنیدیم
ما دویدیم و رفتیم سمت شکارچی دیدیم شکارچی داره گریه می کنه .
در حالی که یک قو سفید بزرگ هم شکار کرده بود .
قو شکارشده مرده بود و کنار شکارچی یک قوی سفید زنده هم نشسته بود .
شکارچی گفت :
اون قوی مرده ماده بوده و این قوی زنده نر هست .
نر دور قوی ماده مرده دور میزد و گریه می کرد .
باورتون نمیشه مثل انسان گریه می کرد ؟
باورتون نمیشه همه اونجا گریه کردیم وای چه لحظه تلخی بود .
رفتی سفر که من فراموشت کنم
از یادم بری ترک آغوشت کنم
نگو که من عاشق و عاشق تر شدم
از اولش دیوانه ترو بد تر شدم
با تشکر از : ایمان vampire9727 @ yahoo.com